طرحواره ها و جلوگیری از شکل گیری آنها

طرحواره و طرحواره درمانی

کودکی بخش مهمی از زندگی است و در همه رویکردهای روانشناسی مورد توجه زیادی قرار می‌گیرد. علت اهمیت کودکی در آن است که شخصیت افراد در این دوران شکل می‌گیرد و آینده فرد در آن پی‌ریزی می‌شود. اگر والدین نتوانند با اتخاذ شیوه تربیتی، الگوسازی و فرزند پروری مناسب، به سلامت آینده فرزندانشان کمک کنند، آنها با کوله باری از مشکلاتی که ریشه در دوران کودکی دارد، پا به دنیای بزرگسالی می‌گذارند و درمان آنها بجز از راههای تخصصی مانند طرحواره درمانی امکان پذیر نخواهد بود. طرحواره درمانی رویکردی است که گروهی از روان درمانگران جهت رفع مشکلات مراجعین خود از آن استفاده می‌کنند. در این رویکرد، طرح واره ها مورد بررسی قرار می‌گیرند. طرحواره ها الگوهای سازمان یافته، ناسازگار، و ماندگار باورها، تفکرات، و رفتارهایی هستند که از کودکی با فرد همراه بوده‌اند و شما با خواندن این مقاله در مورد آنها بیشتر فرا خواهید گرفت.

طرحواره ها الگوهای سازمان یافته، ناسازگار، و ماندگار باورها، تفکرات، و رفتارهایی هستند که از کودکی با فرد همراه بوده‌اند

طرحواره چیست ؟

کلیات

طرحواره مجموعه‌ای از باورها، خاطرات، احساسات عاطفی، احساسات بدنی، و تصاویر ذهنی درباره یک موضوع است که از کودکی درون فرد شکل می‌گیرد و در طول زندگی او تکرار می‌شود. ویژگی طرحواره ها این است که ناسازگار و ناکارآمد هستند، قدمت دارند، برای ماندن تلاش می‌کنند، و شکل‌گیری آنها تا حدود 11-12 سالگی به طول می‌انجامد. اگر تربیت کودک به نحوی بوده باشد که در او طرحواره های ناکارآمد شکل گرفته باشد، اصلاح آن به سادگی میسر نیست و فقط با تکنیکها و ترفندهای درمانی میسر است.

طرح واره ها مجموعه‌ای از باورها، خاطرات، احساسات عاطفی، احساسات بدنی، و تصاویر ذهنی درباره یک موضوع هستند که از کودکی درون فرد شکل گرفته، در طول زندگی او تکرار می‌شوند .

انواع طرحواره

پایه گذار نظریه طرح واره ها یک روانشناس آمریکایی به نام جفری یانگ (Jeffrey E. Young) است. وی در مطالعات خود 18 طرحواره را در وجود آدمیان شناسایی نموده است که آنها را می‌توان به صورت زیر دسته بندی کرد:

طرحواره های بریدگی و طرد

طرحواره های استقلال و خودگردانی مختل شده

 محدودیت مختل شده

دیگر جهت‌مندی

گوش به زنگی بیش از حد و بازداری

طرحواره درمانی

در زندگی با افرادی مواجه می‌شویم که نمی‌توانند وارد یک رابطه بشوند، اعتماد به نفس ندارند، نسبت به خطر و ضرر آسیب پذیر هستند، شکست می‌خورند، یا تنبیه گر و پرخاشگر هستند و بسیاری موارد دیگر. وجود همه این ویژگی‌ها ریشه در دوران کودکی فرد دارد. در رویکرد جدید  ، روان درمانگرها سعی می‌کنند به مراجعین در جهت شناسایی و اصلاح طرحواره های آنها کمک کنند. حین درمان، الگوهای رفتار سازگارانه جانشین سبک‌های ناسازگار مقابله‌ای می‌شوند و الگوهای شناختی مرتبط با طرح واره تغییر می‌کنند. بعلاوه، از شدت خاطرات هیجانی ایجاد کننده طرحواره و حساسیت بدنی در فرد کاسته می‌شود.

در رویکرد جدید طرح واره درمانی، روان درمانگرها به مراجعین در جهت شناسایی و اصلاح طرح واره های آنها کمک می‌کنند

چگونه از پیدایش طرح واره ها جلوگیری کنیم؟

فرزندپروری مبتنی بر طرح واره

اختلالات روانی در بزرگسالان بسیار شایع است و اکثر این اختلالات ریشه در کودکی دارد. بنابراین توجه به دوران کودکی اهمیت زیادی دارد. برای جلوگیری از شکل‌گیری طرح واره های ناسازگار اولیه و ادامه آنها در بزرگسالی، والدین باید شیوه فرزندپروری خود را اصلاح کنند.

قبل از اینکه وارد بحث فرزندپروری مبتنی بر طرح واره شویم، باید به مفروضات زیر توجه کنیم:

توجه به شیوه صحیح فرزندپروری به والدین کمک می‌کند تا فرزندانی سالم و خوشحال تربیت کنند

اصول پنجگانه فرزندپروری مبتنی بر طرح واره

برای اینکه بتوانیم کودکان سالمی تربیت کنیم، باید به 5 اصل مهم شامل (اصلاح سبک فرزند پروری، برآوردن نیازهای اساسی کودک، رابطه زوجین، تعدیل خلق و خوی کودک، و رابطه زوجین با والدین خودشان) توجه کنیم. در اینجا این 5 اصل را به اختصار مورد بحث قرار می‌دهیم:

1. سبک فرزندپروری

والدین سبکهای مختلفی برای فرزندپروری دارند که عبارتند از:

سبک فرزندپروری مناسب

بهترین سبک فرزندپروری سبک تعامل است که مبنای آن بر مشارکت، مهر و محبت، عشق و دوستی، مسئولیت و مشورت استوار می‌شود. سایر سبکها مورد قبول نیستند

2. نیازهای اساسی کودک

نیاز به امنیت

اولین و مهمترین نیاز کودک بوده، شامل همدلی، درک، مهربانی، توجه، احترام، پذیرش، مراقبت، احترام به احساسات، در دسترس بودن بودن فیزیکی و عاطفی، قابل پیش بینی بودن، و با ثبات بودن (فیزیکی و عاطفی) والدین از نظر کودک است. در صورتی که این نیاز تامین نشود کودک نخواهد توانست در محیط خارج از خانه از خود دفاع کند و همیشه در نقش مظلوم قرار خواهد گرفت.

همدلی اساسی‌ترین رکن نیاز به امنیت است. همدلی کردن با کودک باید بدون قضاوت، همراه با پذیرش بی قید و شرط و توام با نوازش باشد. بعلاوه، هنگام همدلی باید حس کودک را طبیعی جلوه داد، و از برگرداندن این حس اجتناب کرد. انجام کارهای مشترک هدفمند در خانواده،  با هم بودن اعضای خانواده، اجتناب از اشتغال مداوم به موبایل، و ارتباط توام با توجه آگاهی (یعنی هر جا جسم هست، ذهن هم باشد)، به تقویت حس امنیت کمک می‌کند.

اولین و مهمترین نیاز کودک نیاز به امنیت است و اگر تامین نشود کودک همیشه در نقش مظلوم قرار می‌گیرد

نیاز به خودمختاری

رفع نیازهای اولیه کودک به حد افراطی باعث وابستگی او می‌شود. برعکس، واگذاری مسئولیتهای متناسب با سن به کودک او را خودمختار بار می‌آورد و اعتماد به نفس او را تقویت می‌کند. بچه های خودمختار در آینده با کفایت، جرات مند، خوش بین، و تمایز یافته خواهند بود. تقویت خودمختاری شامل نظرخواهی، مشورت، تشویق دستاورد تلاشها (نه نتیجه)، جلب مشارکت کودک برای انجام کارها، و واگذاری مسئولیت به او می‌باشد.

رفتارهایی که به خودمختاری کودک آسیب می‌زند:

نیاز به خودابرازگری

در خانواده‌هایی که بیان احساسات و نیازها به شیوه سالم ممنوع باشد، طرحواره اطاعت شکل می‌گیرد. اطاعتی که ظاهری بوده، با یک باطن پر از خشم همراه است. در خانواده هیچ احساسی نباید قدغن باشد. تقویت نیاز به خودابرازگری شامل تشویق کودک به بیان احساسات و نیازهایش به یک شیوه سالم است.

نیاز به تفریح

بازی و تفریح نیاز اساسی کودک (و همچنین بزرگسال) است و به معنی اتلاف وقت نیست. والدین باید تفریحات مورد علاقه کودکان را شناسایی نموده، انواعی را انتخاب کنند که امکان پذیر باشد. کودکان در حین بازی و تفریح با قوانین آشنا می شوند و طعم شکست را می‌چشند. تفریح و بازی والدین با کودک باید بدون منت، تحقیر و سرزنش، و با حضور کامل در لحظه (ذهن آگاهی) باشد.

بازی و تفریح نیاز اساسی کودک (و همچنین بزرگسال) است و به معنی اتلاف وقت نیست

نیاز به پذیرش و محدودیت

بچه ها باید یاد بگیرند که دنیا جایی نیست که در آن همه نیازهایشان برآورده شود. آنها باید گاهی نه بشنوند تا تاب آوری، صبر و تحمل، واقع بینی، تلاش و سختکوشی، و داشتن انتظارات درست از خود را یاد بگیرند. در غیر اینصورت دچار ناکامی می‌شوند. اگر این نیاز به خوبی برآورده شود، کودک دارای ویژگیهای زیر خواهد بود:

برای برآورده شدن نیاز به پذیرش محدودیت انجام امور زیر الزامی است :

3. خلق و خو

خلق و خو عبارت از ویژگیهای شناختی، هیجانی و رفتاری ثابتی است که مبنای ارثی و بیولوژیکی دارد و از کودکی تا بزرگسالی با فرد همراه است. نمونه این ویژگیها الگوی خواب و بیداری. الگوی خورد و خوراک، الگوی پشت کار، قدرت تحمل درد، میزان توجه و تمرکز، دلسوز بودن، و یکپارچگی حسی است.

خلق و خو را خیلی نمی‌توان تغییر داد (شاید 20 تا 30 درصد)، ولی می‌توان آن را تعدیل کرد. برای این کار والدین باید ابعاد خلق و خو و انواع آن را بشناسند و راهکارهای اختصاصی مخصوص تعدیل خلق و خو را یاد بگیرند. مراجعه به یک مشاور با صلاحیت و کمک گرفتن  از او در تسهیل این یادگیری موثر است.

خلق و خو ویژگیهای شناختی، هیجانی و رفتاری ثابتی است که می‌توان آن را تعدیل کرد

4. ارتباط زوجین

صمیمیت

والدین برای کودک اولین منابع قدرت هستند و آنها هستند که می‌توانند اعتماد را در او پایه ریزی کنند. اگر بین والدین صمیمیت وجود داشته باشد، یعنی رابطه آنها یکسو و هماهنگ باشد، با هم مشارکت داشته باشند، به حریم شخصی هم احترام بگذارند، برای یکدیگر حق نظر و حق تقدم قائل شوند، فرزندانشان به آنها اعتماد می‌کنند و جهان آنها بر پایه‌های اعتماد به نفس ساخته می‌شود. در این صورت، بر اساس صلح و امنیت پا به یک جامعه بزرگتر می‌گذارند و می‌توانند در محیطهای مختلف تعامل خوب و مثبتی داشته باشند.

صمیمیت بین والدین دارای مولفه های عاطفی، جسمی، جنسی، تفریحی، معنوی، زمانی، زیبایی شناسی، عقلانی و روان شناختی است.

مشارکت

زوجین در امور فرزندپروری باید با هم مشارکت داشته باشند، با هم اقدام به قانونگذاری کنند و وظایف را به طور منصفانه تعیین نمایند. به این ترتیب کارهای سخت به هیچیک تحمیل نمی‌شود تا آنقدر خسته شود که نتواند برای فرزندش وقت بگذارد. زوجین باید برای کمک به رشد و ارتقاء فرزندان خود به یادگیری مطالب جدید در مورد فرزند پروری اقدام کنند و از تجارب والدین خود نیز بهره ببرند.

تعارضات

بسیاری از تعارضات بین زوجین بر سر فرزندپروری است. چون آنها در این زمینه همسو نیستند و با هم اختلاف دارند. اگر زوجین قبل از بچه دار شدن به این موضوع فکر کنند و تعارضات خود را با هم حل کنند، فرزند پروری آنها دچار دوگانگی نمی‌شود و قادرند فرزندانی تربیت کنند که هم از سلامت روان برخوردارند و هم طرح واره های ناسازگار در آنها شکل نگرفته است.

ترس ها

معمولا ترسهای والدین شامل ترس از تنهایی، ترس از دست دادن فرزند، ترس از دست دادن همسر، ترس از قضاوت شدن، ترس از پشیمانی، ترس از مسئولیت پذیری، ترس از رهاشدگی، و ترس از بی‌اعتمادی است. گاهی این ترسها ریشه در سالهای قبل از ازدواج دارد و به طرحواره های خود زوجین مربوط است. اگر والدین با این ترسها اقدام به بچه دار شدن کنند، نمی‌توانند یک فرزندپروری راحت، سلامت و استوار داشته باشند. پس بهتر است ابتدا طرح واره های خود را درمان کنند و بعد برای بچه دار شدن اقدام کنند.

مهارت ها

زوجین باید در ارتباط با یکدیگر (و با فرزندان) از مهارت گوش دادن، مهارت همدلی، مهارت حل مساله، مهارت کنترل خشم و مهارت پذیرش اختلاف عقیده کمک بگیرند تا فضای سالم تری برای رشد و نمو فرزند سالم ایجاد شود.

باورها

هر باور نادرستی که باعث کاهش صمیمیت، افزایش تعارضات، کاهش مشارکت، تضعیف مهارتها، افزایش ترسها و کاهش رضایت شود، باید تغییر کند. نمونه این باورهای غلط:

این قبیل باورها رابطه ها را دچار تعارض می‌کنند و باعث دوری عاطفی زوجین از هم می‌شوند. بچه ها نیز به راحتی این باورهای غلط را بو می‌کشند و سلامت روان آنها در معرض خطر قرار می‌گیرد.

5. سابقه تحولی زوجین

منظور از سابقه تحولی زوجین رابطه آنها با پدر و مادر خودشان است. ممکن است شیوه فرزندپروری والدین هر یک از زوجین به نحوی بوده باشد که در آنها طرح واره های ناکارآمد ایجاد شده باشد. مثلا در صورتی که مادر یکی از زوجین در زمان کودکی او توسط پدرش کتک می‌خورده، او با خشم فرو خورده ای وارد زندگی زناشویی می‌شود و ممکن است در نقش والد همه امور خود را به همسرش بسپارد تا فرزندان او مورد خشم قرار نگیرند. این موضوع ممکن است سلامت روان فرزند را تحت تاثیر قرار دهد و باعث شکل گیری طرح واره در آنها شود.

زوجین قبل از اقدام به بچه دار شدن لازم است طرح واره های ناسازگار درون خود را شناسایی کرده، جهت رفع آنها اقدام کنند
خروج از نسخه موبایل